تعیین سود دهی برای سرمایه گذاران و مدیران شرکت مهم است
رزماری کارلسون یک مربی امور مالی است, نویسنده, و مشاور است که در مورد کسب و کار و امور مالی شخصی برای تعادل از نوشته 2008. رزماری همراه با تدریس امور مالی برای نزدیک به سه دهه در مدارس از جمله دانشگاه کنتاکی به عنوان مشاور مالی برای شرکت ها از جمله اکسنچر خدمت کرده است و مواد درسی اینترنتی در امور مالی برای دانشگاه ها و شرکت ها را توسعه داده است.
تصویر توسط چوپان زن ژیرو Balance تعادل 2019
هر شرکتی بیشتر نگران سوددهی خود است. یکی از ابزار اغلب استفاده می شود از تجزیه و تحلیل نسبت مالی نسبت سود دهی است. این موارد برای تعیین خط پایین شرکت برای مدیران و بازده سهام شرکت به سرمایه گذاران خود استفاده می شود. اقدامات سوددهی برای مدیران و صاحبان شرکت به طور یکسان مهم است. مدیریت به اندازه گیری سود دهی به منظور هدایت کسب و کار در مسیر درست است. اگر یک کسب و کار سرمایه گذاران خارجی است که سهام در شرکت خریداری کرده اند, مدیریت شرکت برای نشان دادن سود دهی به کسانی که سرمایه گذاران سهام.
نسبت سود دهی, به عنوان مورد بحث و نشان داده شده در زیر, نشان می دهد بهره وری کلی یک شرکت در استفاده از دارایی ها و عملکرد خود را در پایان هر سه ماه یا سال. نسبت سود دهی به دو نوع تقسیم می شود: نسبت حاشیه و نسبت بازده. نسبت هایی که حاشیه ها را نشان می دهد نشان دهنده توانایی شرکت در ترجمه دلارهای فروش به سود در مراحل مختلف اندازه گیری است. نسبت هایی که بازده را نشان می دهد نشان دهنده توانایی شرکت در اندازه گیری کارایی کلی شرکت در تولید بازده برای سهامداران خود است.
تجزیه و تحلیل نسبت مقایسه ای
تجزیه و تحلیل نسبت مالی هر نسبت بی معنی است مگر اینکه مدیر چیزی برای مقایسه نسبت ها داشته باشد.
مدیران معمولا از روند یا تجزیه و تحلیل صنعت استفاده می کنند. تجزیه و تحلیل روند شامل, در این مورد, به دنبال در نسبت سود دهی کسب و کار در طول زمان و به دنبال روند مثبت و منفی. تجزیه و تحلیل صنعت مقایسه نسبت سود دهی یک تجارت با سایر مشاغل در همان بخش صنعت است.
نسبت حاشیه
حاشیه سود ناخالص
حاشیه سود ناخالص هزینه کالاهای فروخته شده را به عنوان درصدی از فروش محاسبه می کند—هر دو عدد را می توان در صورت سود و زیان یافت. این نسبت به این می پردازد که یک شرکت چقدر هزینه موجودی خود و تولید محصولات خود را کنترل می کند و متعاقبا هزینه ها را به مشتریان خود منتقل می کند. هرچه حاشیه سود ناخالص بیشتر باشد برای شرکت بهتر است.
حاشیه سود ناخالص را ابتدا با کم کردن بهای تمام شده کالاهای فروخته شده از فروش محاسبه کنید. اگر فروش are 100 و هزینه کالاهای فروخته شده است 6 60, سود ناخالص است 4 40. سپس سود ناخالص را بر فروش تقسیم کنید: $40 / $100 = 40%. حاشیه سود ناخالص, که میزان سود فروش است که می تواند به خدمات شهری اختصاص یابد, موجودی, و هزینه های تولید 40% فروش است.
حاشیه سود عملیاتی
سود عملیاتی معمولا سود قبل از بهره و مالیات یا کسر در صورت سود و زیان یک کسب و کار نامیده می شود. حاشیه سود عملیاتی به صورت درصدی از فروش کسر است. این اندازه گیری بهره وری عملیاتی کلی یک شرکت است. با کم کردن بیشتر هزینه های فعالیت تجاری معمولی و روزانه از فروش با حاشیه سود ناخالص متفاوت است.
حاشیه سود عملیاتی با استفاده از این فرمول محاسبه می شود: کسر / فروش. اگر بیت است 2 20 و فروش 1 100, سپس حاشیه سود عملیاتی است 20%. هر دو اصطلاح معادله از صورت سود و زیان شرکت حاصل می شود.
حاشیه سود خالص
هنگام انجام تجزیه و تحلیل نسبت سود دهی ساده, حاشیه سود خالص اغلب نسبت حاشیه مورد استفاده است. حاشیه سود خالص نشان می دهد که چه مقدار از هر دلار فروش پس از پرداخت تمام هزینه ها به عنوان سود خالص باقی می ماند. برای مثال, اگر حاشیه سود خالص است 5%, که بدان معنی است که 5 سنت از هر دلار از فروش ساخته شده سود. حاشیه سود خالص اقدامات سود دهی پس از در نظر گرفتن تمام هزینه ها از جمله مالیات, علاقه, و استهلاک. محاسبه این است: سود خالص / فروش خالص =_%. هر دو اصطلاح معادله از صورت سود و زیان ناشی می شود.
حاشیه جریان نقدی
نسبت حاشیه جریان نقدی یک نسبت مهم است زیرا رابطه بین پول نقد حاصل از عملیات و فروش را بیان می کند. این شرکت نیاز به پول نقد به پرداخت سود سهام, تامین کنندگان, بدهی خدمات, و سرمایه گذاری در دارایی های سرمایه جدید, بنابراین پول نقد است فقط به عنوان مهم به عنوان سود به یک شرکت کسب و کار. نسبت حاشیه جریان نقدی توانایی یک شرکت را در ترجمه فروش به پول نقد اندازه گیری می کند. محاسبه پول نقد از عامل جریان های نقدی است / فروش خالص=_%. عدد معادله از صورت جریان های نقدی شرکت ناشی می شود. مخرج از صورت سود و زیان ناشی می شود.
نسبت بازگشت
بازگشت دارایی ها
نسبت بازده دارایی ها یک نسبت سوددهی مهم است زیرا کارایی را اندازه گیری می کند که شرکت سرمایه گذاری خود را در دارایی ها مدیریت می کند و از این دارایی ها برای تولید سود استفاده می کند. میزان سود کسب شده را نسبت به سطح سرمایه گذاری شرکت در کل دارایی ها اندازه گیری می کند. نسبت بازده دارایی مربوط به دسته مدیریت دارایی نسبت های مالی است.
محاسبه نسبت بازده دارایی به صورت زیر است: سود خالص / کل دارایی = _%. سود خالص از صورت سود و زیان و کل دارایی ها از ترازنامه گرفته می شود. هرچه درصد بالاتر باشد بهتر است زیرا این بدان معناست که شرکت با استفاده از دارایی های خود برای تولید فروش کار خوبی انجام می دهد.
بازگشت حقوق صاحبان سهام
نسبت بازده حقوق صاحبان سهام شاید مهمترین نسبت مالی به سرمایه گذاران یک شرکت سهامی عام باشد. این بازده پولی را که سرمایه گذاران برای شرکت گذاشته اند اندازه گیری می کند. این نسبت نگاه سرمایه گذاران بالقوه در هنگام تصمیم گیری یا نه به سرمایه گذاری در شرکت است. محاسبه سود خالص / حقوق صاحبان سهام = _%است. سود خالص از صورت سود و زیان حاصل می شود و حقوق صاحبان سهام از ترازنامه حاصل می شود. به طور کلی, بالاتر از درصد, بهتر, با چند استثنا, به عنوان نشان می دهد که این شرکت در حال انجام یک کار خوب با استفاده از پول سرمایه گذاران.
بازده نقدی دارایی ها
نسبت بازده نقدی دارایی ها به طور کلی فقط در تجزیه و تحلیل نسبت سود دهی پیشرفته تر استفاده می شود. به عنوان مقایسه نقدی برای بازده دارایی ها استفاده می شود زیرا بازده دارایی ها به صورت تعهدی بیان می شود. برای سرمایه گذاری های بعدی پول نقد لازم است. محاسبه جریان نقدی از فعالیت های عملیاتی / کل دارایی = _%است. شمارنده از صورت جریان های نقدی و مخرج از ترازنامه گرفته شده است. بالاتر از درصد, بهتر.
همه چیز را با هم گره بزنید: مدل دوپونت
بسیاری از نسبت های مالی—نسبت نقدینگی بدهی یا اهرم مالی نسبت بهره وری یا مدیریت دارایی و نسبت سود دهی—که اغلب سخت است برای دیدن تصویر بزرگ وجود دارد. شما می توانید در جزییات گرفتار شوید.
مدیران مالی باید راهی برای گره زدن نسبت های مالی داشته باشند و بدانند که سود شرکت تجاری در واقع از کجا ناشی می شود.
مدل دوپونت می تواند صاحب مشاغل را از جایی که اجزای بازده دارایی ها (یا نسبت بازده سرمایه گذاری) و همچنین نسبت بازده حقوق صاحبان سهام حاصل می شود نشان دهد. مثلا, بود بازگشت دارایی از سود خالص و یا گردش مالی دارایی? بازگشت حقوق صاحبان سهام از سود خالص, گردش مالی دارایی, یا موقعیت بدهی کسب و کار? مدل دوپونت برای صاحبان مشاغل در تعیین اینکه و کجا باید تنظیمات مالی انجام شود بسیار مفید است.