آنچه در خطر است: از آنجایی که یونان با کمبود شدید یورو مواجه است، ایده معرفی یک ارز موازی مورد استفاده برای برخی از تراکنشهای داخلی - در حالی که یورو برای سپردههای بانکی موجود و برای تراکنشهای خارجی در جای خود باقی میماند - بازگشته است. اگرچه نمونههای تاریخی ارزهای موازی وجود دارد، اما تحلیل این ایده در مراحل ابتدایی خود باقی مانده است. هنوز مشخص نیست که آیا و چگونه می توان مکانیک مناسب را پیدا کرد.
Biagio Bossone و Marco Cattaneo می نویسند که بر اساس چندین گزارش رسانه ای اخیر، هم دولت یونان و هم بانک مرکزی اروپا (ECB) در حال بررسی امکان (برای یونان) برای صدور یک ارز داخلی موازی برای پرداخت هزینه های دولت از جمله حقوق کارمندان دولت، حقوق بازنشستگی،و غیره. این می تواند در هفته های آینده اتفاق بیفتد زیرا یونان با کمبود شدید یورو مواجه است. یک ارز داخلی جدید به پرداختها به کارمندان دولتی و بازنشستگان کمک میکند و در عین حال یورو مورد نیاز برای پرداخت طلبکاران را آزاد میکند.
لودویگ شوستر می نویسد که در حال حاضر، ما در مورد حدود سی پیشنهاد اخیر صحبت می کنیم که خواستار یک ارز موازی در منطقه یورو هستند، و اینها از پس زمینه های بسیار متفاوتی ارائه شده اند. در حالی که پیشنهادهای خاصی بارها و بارها در رسانه ها ذکر شده است، پاسخ به سختی قابل تشخیص است.
لودویگ شوستر می نویسد که ایده ارزهای موازی قبل از ایجاد یورو مورد بحث قرار گرفت. برای مثال، پیشنهاد شد ابتدا یورو مکمل ارزهای ملی معرفی شود تا انتقال به یکپارچگی کامل کاهش یابد. همانطور که اکنون می دانیم، تصمیم گیرندگان سیاسی مسیر دیگری را طی کردند. به همین ترتیب، پس از اتحاد مجدد، دولت فدرال آلمان تصمیم گرفت که اوستمارک را پس از معرفی مارک آلمان به جای حفظ آن به عنوان ارز ثانویه در مرحله انتقال، از گردش خارج کند (وزیر دارایی وقت، اسکار لافونتین، نتوانست حمایتی را برای این امر به دست آورد. اندیشه).
اصول ارزهای موازی
جان کوکران می نویسد که در بازارهای مالی مدرن ، یک کشور حتی به حق چاپ پول نیاز ندارد تا خوب ، پول را چاپ کند! اوراق قرضه این روزها پول است. یونان می تواند اوراق قرضه حامل صفر با کمال پیشنهادات کوچک را چاپ کند ، در واقع IOUS. گاوی دیویس می نویسد که این IUS به طور رسمی وضعیت مناقصه قانونی را به دست نمی آورد ، زیرا این امر صریحاً بر خلاف شرایط معاهدات است. Yanis Varousfakis می نویسد که مزیت بزرگ چنین طرح هایی این است که باعث ایجاد نقدینگی برای دولت هایی که خارج از بازارهای اوراق قرضه است ، ایجاد می کند ، بانک ها را درگیر نمی کند و خارج از هیچ یک از محدودیت های تحمیل شده توسط نهادهای اروپایی است.
Biagio Bossone و Marco Cattaneo می نویسند که معرفی ارز موازی یونانی حداقل از دو طریق می تواند انجام شود. خیابان اول برای یونان خواهد بود که IOUS را صادر کند ، یعنی قول می دهد پس از انقضاء زمان آینده به یوروهای تحمل بپردازد. در اصل ، این IUS تعهدات بدهی با نام یورو صادر شده و برای جایگزینی یورو برای پرداخت حقوق ، حقوق بازنشستگی و غیره استفاده می شود. TCC این بار را به کاهش مالیات مبلغ معادل بالغ می کند ، مثلاً دو سال پس از صدور. چنین حقوقی می تواند در ازای یورو انحلال شود و برای اهداف هزینه استفاده شود. انحلال TCC در برابر خریدهای TCC توسط کسانی که در ازای حق کاهش مالیات در آینده یورو تأمین می کنند ، انجام می شود.
رابرت پدروو می نویسد که هنگام صدور یادداشت های پیش بینی مالیاتی ، دولت اساساً در حال مجازات بدهی های مالیاتی آینده شهروندان خود است و آنچه را که به اعتبار مالیاتی می رسد ایجاد می کند. این اعتبار مالیاتی به عنوان یک مسئولیت در مورد ترازنامه دولت محاسبه نمی شود (کنسول های انگلیس نمونه ای تاریخی از این است) و نیازی به جریان پرداخت بهره در آینده نخواهد داشت. توماس مایر می نویسد که با نیاز به کارفرمایان برای پرداخت هرگونه افزایش حداقل دستمزد در این فرقه ، می توان تقاضا برای بدهی ویژه دولت ایجاد کرد. برای محافظت از ترازنامه بانکها ، مقامات داخلی می توانند با برداشت از سپرده ها و نقل و انتقالات پول به خارج از کشور با نرخ تخفیف وسایل جدید پرداخت به یورو در بازار مالیات دهند.
توماس مایر می نویسد که از آنجایی که هزینه های نیروی کار تا حدی به یورو و در بخشی دیگر به ارز موازی تعلق می گیرد، هزینه های نیروی کار متشکل از یورو و ارز موازی تنها در برابر هزینه های نیروی کار به یورو کاهش می یابد. این امر رقابت پذیری را افزایش می دهد و به ویژه به صادرات نیروی کار (به عنوان مثال گردشگری) کمک می کند.
نمونه های تاریخی
توماس مایر می نویسد که نمونه های تاریخی از یک ارز موازی وجود دارد که در دوره های استرس مالی معرفی شد، اما بعدا ناپدید شد. به عنوان مثال، کالیفرنیا در سال 2009 بدهی خود را به واحدهای بین المللی پرداخت کرد که به طور موقت به عنوان ارز موازی با دلار آمریکا در گردش بود. پس از کاهش تنش های مالی، دولت این ابزارها را در برابر دلار خریداری کرد. همچنین، در طول جنگ داخلی ایالات متحده، ایالت های اتحادیه در شمال، یادداشت های ایالات متحده را برای تأمین هزینه های جنگ معرفی کردند. این اسکناسها که «پشتهای سبز» نامیده میشوند، بهعنوان ارز به موازات دلار طلا در گردش بودند و بعداً توسط دولت ایالات متحده خریداری شدند. در مقابل این تجربه، استان های آرژانتین در طول بحران بدهی سال 2001، IOU صادر کردند. اما این تنها مقدمه ای برای کنار گذاشتن پیوند نرخ ارز پزو-دلار و معرفی یک رژیم نرخ ارز شناور برای پول آرژانتین بود.
Biagio Bossone و Marco Cattaneo می نویسند که هیچ یک از این تلاش ها در مقیاس کافی برای حل موفقیت آمیز مشکل رقابت انجام نشده است، و مطمئناً در چارچوب یک اتحادیه پولی که یک ارز موازی را در یک فرآیند توافق شده با دیگر عضو مدیریت می کند، انجام نشده است. ایالت ها. J. P. Koning می نویسد که آلبرتا در سال 1936 و یونان در سال 2015 در شرایط مشابهی قرار دارند. هر دو صادرکننده غیرارز در یک منطقه پولی بزرگتر هستند. هر دو اعتبار افتضاحی دارند. هیچ کدام بخشی از یک اتحادیه مالی بزرگتر نیستند. در اوایل آگوست 1936، زمانی که این برنامه شروع به کار کرد، مثلاً به ازای هر 1 دلار کار تعمیر و نگهداری جاده، به یک آلبرتان بیکار یک گواهینامه پرداخت می شد. این گواهی قرار بود دو سال بعد یا در آگوست 1938 توسط دولت آلبرتا به قیمت 1 دلار به دلار کانادا بازخرید شود.
کاری که در عمل انجامش سخت است
J. P. Koning می نویسد که صدور ارزهای موازی به نظر می رسد یک نبرد سخت برای پیروزی است زیرا هرکسی که قصد دارد یک ارز موازی یونانی داشته باشد با یک معضل روبرو است. به منظور پرداخت صورتحساب خود ، دولت می تواند کاری بیشتر از معرفی دارایی بی ثبات که با تخفیف متفاوت با یورو انجام می شود ، انجام دهد. نوسانات این دارایی و نقص نسبی آن را در بین گیرندگان آن بسیار محبوب نمی کند. تلاش برای ارائه این دارایی در تجارت با تعیین نرخ تبدیل یک به یک به یورو منجر به اتصال کوتاه این طرح خواهد شد زیرا همه برای بازخرید IOUS مسابقه می دهند.
J. P. Koning می نویسد که اگر تجارت IOU با تخفیف متغیر به یورو باشد ، توانایی آنها در خدمت به عنوان یک واسطه رقابتی از مبادله رنج می برد. این عدم نقدینگی در برابر یکی از نقاط اصلی فروش یک واحد موازی یونانی ، یعنی تأمین مالی دولت با جابجایی برخی از رسانه های موجود در گردش ، یورو ، از کیف پول شهروندان ، تأمین می شود. ترجیحاً یوروهای ناخواسته به بانک مرکزی اروپا بازگردند تا لغو شود ، و باعث کاهش SENIGNIORAGE ECB می شود اما باعث می شود که دولت یونانی به عنوان عجله Ious یونانی برای پر کردن خلاء افزایش یابد. با این حال ، اگر واحد موازی یونانی جدید نتواند با نقدینگی یورو رقابت کند ، فضای "یونانی" بسیار کمی برای اشغال در اوراق بهادار یونانی وجود خواهد داشت و برای امور مالی دولت محاصره شده اندک است.
J. P. Koning می نویسد که اگر دولت یونان سعی کند با تجارت واحدها با نرخ یک به یک با یورو ، نقدینگی ارز موازی خود را ارتقا دهد ، سپس یک نسخه گنجانیده از قانون گرشام یونان را تحت الشعاع قرار می دهد. تمایل دولت سیریزا برای خرید پول بد از مردم با پول خوب باعث تبدیل انبوه به یورو می شود و از این طریق تمام پول های بد را از گردش خارج می کند. واحدهای موازی یونانی وجود دارند.
رابرت پدروو می نویسد که این تخفیف خطرات را منعکس می کند که یونان یا نظر خود را در مورد پذیرش بدهی خود برای پرداخت مالیاتی تغییر می دهد ، یا اینکه این امر را به حالت تعلیق در می آورد ، اساساً پیش فرض این طبقه جدید بدهی است. تایلر کاون می نویسد که مشکل اعتبار است. حتی دیدن یک ارز جدید ، مهم نیست که چه برنامه ای ، می تواند باعث شود مردم فکر کنند حساب های بانکی خود را مجدداً بازسازی می کند و منجر به اجرای بانکی می شود.
بررسی های بیشتر وبلاگ ها را بخوانید:
درباره نویسندگان
جیمی کوهن-ستون
Jérémie Cohen-Setton یک پژوهشگر در موسسه اقتصاد بین المللی پترسون است. جرمی دکترای خود را در اقتصاد از ایالات متحده دریافت کرد. برکلی و پیش از این با گلدمن ساکس تحقیقات اقتصادی جهانی ، HM Treasury و Bruegel کار می کرد. در بروگل ، وی دستیار تحقیقاتی مدیر ژان پیسی-فری و رئیس جمهور ماریو مونتی بود. او همچنین بررسی وبلاگ های اقتصادی Bruegel را شکل و توسعه داد.