شما احتمالا می توانید به یاد بیاورید که بحث های حداقل دستمزد به مدت طولانی محبوبیت سیاسی را حفظ کرده اند. در سال 2012 کارگران فست فود یک پیاده روی در نیویورک ترتیب دادند تا به عنوان بخشی از "مبارزه برای 15 دلار" جنبش کارگری خود تظاهرات کنند. جنبش کارگری معتقد است که هر گونه پرداخت کمتر از 15 دلار در ساعت قادر به پرداخت هزینه های زندگی مدرن نیست. حداقل دستمزد فدرال از سال 2009 به 7.25 دلار رسیده است اما بسیاری بر این باورند که این امر با تورم همراه نبوده است. در واقع اوباما ادعا کرد که زمانی که با حداقل دستمزد تورم تعدیل شود در سال 1981 در مقایسه با قیمت کالاها در این زمان بیشتر بود. 1 چه خبر است با دستمزد سقوط تا کنون پشت و چرا این چنین موضوع بحث برانگیز است? برای اطلاعات بیشتر به خواندن این توضیح ادامه دهید!
تعریف کف قیمت
طبقه قیمت حد حداقل قیمت است که می تواند توسط کسب و کارهای خصوصی دولت یا دولت فدرال است. هدف این است که حداقل قیمت لازم را تعیین کنیم تا قیمت بازار بالاتر برود. این می تواند برای محافظت از تامین کنندگان مستضعف انجام شود. در زیر یک نمایش گرافیکی از یک طبقه قیمت اعمال شده به یک بازار در تعادل است.
شکل 1. - کف قیمت در بازار در تعادل اعمال می شود
شکل 1 بالا نشان می دهد که چگونه یک طبقه قیمت بر عرضه و تقاضا تاثیر می گذارد. کف قیمت (اعمال شده در پ2) تعادل بازار را مختل می کند و باعث تغییر در عرضه و تقاضا می شود. با قیمت بالاتر ص2 تامین کنندگان انگیزه ای برای افزایش تولید خود دارند (از س به س3). در عین حال مصرف کنندگانی که شاهد افزایش قیمت هستند ارزش خود را از دست می دهند و برخی تصمیم به خرید نمی گیرند که این امر تقاضا را کاهش می دهد (از س به س2). بازار فراهم خواهد کرد س3 از کالاها اما مصرف کنندگان فقط س2 را خریداری می کنند ایجاد مازاد کالاهای ناخواسته (تفاوت بین س2-س3).
همه مازاد خوب نیستند! مازاد ایجاد شده توسط کف قیمت عرضه اضافی است که به اندازه کافی سریع خریداری نمی شود و مشکلاتی را برای تامین کنندگان ایجاد می کند. مازاد مصرف کننده و تولید کننده مازاد خوبی هستند زیرا ارزش دریافتی از کارایی بازار را اضافه می کنند.
کف قیمت حداقل قیمت تعیین شده برای محافظت از تامین کنندگان در معرض خطر است.
صحافی زمانی است که کف قیمت بالاتر از تعادل بازار رایگان اجرا شود.
مزایای کف قیمت
مزیت کف قیمت تضمین حداقل غرامت برای تامین کنندگان در بازارهای اعمال شده است. یکی از مهمترین بازارهای محافظت شده توسط کف قیمت و سایر سیاست ها تولید مواد غذایی است. کشورها مراقب هستند که از تولیدکنندگان مواد غذایی خود در برابر نوسانات بازار کالاها محافظت کنند. می توان استدلال کرد که تا حدی تولید مواد غذایی باید در معرض رقابت برای ایجاد ابتکار و کارایی باشد. صنایع غذایی کشاورزی قوی برای حفظ استقلال و امنیت یک کشور حیاتی است. با تجارت جهانی فعال بین بیش از یک صد کشور تولید یا همان مواد غذایی و یا جایگزین, این فراهم می کند بسیاری از رقابت به هر کشاورز.
کشورها برای حفظ سلامت بخش تولید مواد غذایی خود کف قیمت کالاهای کشاورزی را تعیین می کنند. این کار به این دلیل انجام می شود که کشورها از تکیه بر تجارت بین المللی برای غذا می ترسند زیرا این تجارت می تواند برای اهرم سیاسی قطع شود. بنابراین همه کشورها سعی می کنند درصد خاصی از تولید مواد غذایی داخلی را برای حفظ خودمختاری حفظ کنند. بازار کالاهای غذایی می تواند بسیار بی ثبات و مستعد مازاد عظیم باشد که می تواند قیمت ها را کاهش دهد و کشاورزان را ورشکست کند. بسیاری از کشورها سیاست های ضد تجاری حمایتی را برای محافظت از تولید مواد غذایی خود اجرا می کنند. برای اطلاعات بیشتر در مورد غذا و اقتصاد این شیرجه عمیق را بررسی کنید!
طبقه قیمت و اقتصاد مواد غذایی
حفظ عرضه مواد غذایی برای هر ملتی به ویژه کشورهای در حال توسعه از اولویت بالایی برخوردار است. دولت ها از ابزارهای مختلفی برای محافظت از تولید مواد غذایی خود استفاده می کنند. این ابزار از کنترل قیمت, یارانه, بیمه محصول, و بیشتر. یک ملت باید تعادل دشواری در حفظ غذای مقرون به صرفه برای شهروندان خود داشته باشد و در عین حال تضمین کند که کشاورزان خود پول کافی برای پرورش غذا در سال بعد داشته باشند. واردات مواد غذایی ارزان از کشورهای دیگر در معرض کشاورزان کشور به مقدار زیادی از رقابت است که می تواند ثبات مالی خود را مختل. برخی از دولت ها تجارت را محدود می کنند یا کف قیمت ها را تحمیل می کنند بنابراین محصولات غذایی خارجی مجبور به هزینه بیشتر یا بیشتر از غذاهای خانگی می شوند. دولت ها همچنین ممکن است یک طبقه قیمت غیر الزامی به عنوان یک شکست امن تحمیل اگر قیمت به سرعت در حال کاهش.
تاثیر اقتصادی کف قیمت
اثر اقتصادی مستقیم کف قیمت افزایش عرضه و کاهش تقاضا است که به عنوان مازاد نیز شناخته می شود. مازاد می تواند به معنای چیزهای مختلفی باشد برای کالاهایی که فضای نسبتا کمی را اشغال می کنند ممکن است تا زمانی که بازار بتواند عرضه را تحمل کند به طور قابل توجهی سخت نباشد. مازاد همچنین می تواند در کالاهای فاسدشدنی وجود داشته باشد که در صورت خراب شدن محصولاتشان می تواند برای تولید کننده فاجعه بار باشد زیرا پول خود را پس نمی گیرند اما همچنان مجبور به صرف منابع برای دفع زباله هستند. نوع دیگر مازاد بیکاری است که دولت از طریق برنامه های مختلف جبران خسارت و پشتیبانی و همچنین برنامه های کاری رسیدگی می کند.
ژیمناستیک مازاد دولتی
مازاد ایجاد شده در هر صنعت کالاهای فاسدشدنی در نتیجه کف قیمت کاملا مضحک است و حتی با معایب کف قیمت صحبت می کند. دولت تحمیل قیمت طبقه, در بسیاری از موارد این شیوه گاهی اوقات فقط تغییر مشکل. تامین کنندگان قیمت فروش بالاتری دریافت می کنند اما خریداران کافی مایل به پرداخت قیمت بالاتر نیستند که باعث ایجاد عرضه اضافی می شود. این عرضه یا مازاد اضافی فشار بازار را ایجاد می کند تا قیمت ها را کاهش دهد تا مازاد را پاک کند. مازاد را نمی توان پاک کرد زیرا کف قیمت از کاهش قیمت برای پاسخگویی به تقاضا جلوگیری می کند. بنابراین اگر کف قیمت لغو شود در حالی که مازاد موجود است قیمت ها کمتر از تعادل اصلی کاهش می یابد که می تواند به تامین کنندگان صدمه بزند.
بنابراین یک طبقه قیمت منجر به مازاد و مازاد را کاهش می دهد قیمت, بنابراین چه کار کنیم? نحوه رسیدگی به این امر بسته به اعتقاد رهبری فعلی به نقش دولت متفاوت است. برخی از دولت ها مانند اتحادیه اروپا محصولات غذایی را خریداری و در انبارها ذخیره می کنند. این امر منجر به ایجاد یک کوه کره شد - مازاد کره ذخیره شده در یک انبار دولتی به قدری وسیع که به عنوان 'کوه کره'نامیده می شد. راه دیگری که دولت ها می توانند مازاد را مدیریت کنند پرداخت هزینه به کشاورزان برای تولید نکردن است که بسیار شیرین به نظر می رسد. در حالی که دادن پول برای انجام هیچ چیز وحشی به نظر می رسد, زمانی که شما در نظر جایگزین دولت خرید و ذخیره سازی مازاد خیلی غیر منطقی نیست.
نمونه کف قیمت
متداول ترین نمونه طبقه قیمت حداقل دستمزد است اما چندین مورد دیگر نیز در طول تاریخ وجود دارد. جالب توجه است, شرکت های خصوصی را تصویب کرده اند طبقه قیمت و همچنین مانند لیگ ملی فوتبال, خواندن این مثال برای اطلاعات بیشتر.
ان اف ال به تازگی یک طبقه قیمت در فروش مجدد بلیط خود را لغو, که قبلا مورد نیاز هزینه فروش مجدد به بالاتر از قیمت اصلی. این شکست هدف از فروش مجدد, به عنوان سناریوهای فروش مجدد واقعی هستند در نتیجه از افرادی که فکر می کردند می تواند حضور اما دیگر نمی تواند. اکنون, این مصرف کنندگان در تلاش برای فروش بلیط خود را در یک قیمت بالاتر, زمانی که بسیاری از با کمال میل در تخفیف فروش به برخی از پول خود را به عقب. این باعث ایجاد مازاد بلیط شد که فروشندگان می خواستند قیمت های خود را کاهش دهند اما نمی توانستند از طریق صرافی بلیط قیمت را به طور قانونی کاهش دهند. در بیشتر موارد, شهروندان تبدیل به خارج از بازار و یا فروش بازار سیاه و سفید به دامن در اطراف کف قیمت.
حداقل دستمزد
طبقه قیمت مشترک شما احتمالا شنیده حداقل دستمزد است, در حقیقت, 173 کشورها و مناطق به نوعی از حداقل دستمزد. 3 مشکل بحث حداقل دستمزد این است که مردم تامین کننده هستند. معیشت این افراد به داشتن شغل بستگی دارد تا بتوانند هزینه های لازم را بپردازند. اختلاف بر سر حداقل دستمزد به انتخاب بین مقرون به صرفه ترین نتیجه برای برخی از کارگران یا تلاش برای داشتن نتیجه کارایی کمتر برمی گردد که به کارگران کمک موثرتری می کند.
طرفداران در برابر افزایش حداقل دستمزد ادعا می کنند که این علت بیکاری است و به کسب و کار لطمه می زند که بیکاری بیشتری ایجاد می کند. نظریه اقتصادی طبقه قیمت در واقع پشت کردن این ادعا در برابر حداقل دستمزد. هرگونه اختلال در تعادل بازار باعث ایجاد بی کارایی مانند مازاد نیروی کار یا همانطور که مشخص است بیکاری می شود. با ماهیت تورم, اکثر کارکنان در ایالات متحده را بالا حداقل دستمزد. اگر حداقل دستمزد حذف شد وجود خواهد داشت بیشتر تقاضا برای نیروی کار, با این حال, دستمزد ممکن است به حدی کم است که کارگران را انتخاب کنید برای عرضه نیروی کار خود را.
با توجه به داده های اخیر نزدیک به یک سوم از امریکایی ها را کمتر از 15 دلار در ساعت است که حدود 52 میلیون کارگر است. 2 بسیاری از کشورها مکانیسم های منظمی دارند که اجازه می دهد حداقل دستمزد با تورم سازگار شود یا حتی می تواند با حکم دولت تنظیم شود. با این حال, بالا بردن حداقل دستمزد یک طبقه قیمت اتصال ایجاد و منجر به مازاد در بیکاری. در حالی که پرداخت دستمزد عادلانه به نظر می رسد مانند راه حل اخلاقی, بسیاری از عوامل کسب و کار در نظر گرفتن وجود دارد, که انگیزه های پر سود تر به قیف سود به جای. بسیاری از شرکت های ایالات متحده انتقاد برای دستمزد پایین و یا اخراج در حالی که به طور همزمان پرداخت سود سهام بازخرید سهام پاداش و کمک های سیاسی دریافت کرده اند.
با این حال مشخص شده است که حداقل دستمزد پایین بیشترین ضرر را به کارگران روستایی وارد می کند مناطق روستایی عمدتا به قانونگذارانی که مخالف افزایش حداقل دستمزد هستند رای می دهند.
معایب طبقه قیمت
یکی از معایب کف قیمت این است که سیگنال های بازار را مخدوش می کند. کف قیمت جبران خسارت بیشتری را برای تولیدکنندگان فراهم می کند که می توانند برای بهبود کیفیت کالاهای خود استفاده کنند. این یک مزیت در بسیاری از شرایط است, با این حال, برخی از کالاها به عنوان با کیفیت پایین ترجیح, کم هزینه توسط مصرف کنندگان. این مثال را بررسی کنید که دندانپزشکان 9/10 نخوانده اند.
فرض کنید کف قیمت روی نخ دندان تعیین شده است. تولیدکنندگان نخ دندان غرامت زیادی برای محصول خود دریافت می کنند و تصمیم به بهبود محصول می گیرند. نخ دندان طراحی می کنند که سخت است و قابل شستشو و استفاده مجدد است. هنگامی که کف قیمت حذف شده است, تنها نوع نخ گران است, نوع با دوام و قابل استفاده مجدد. با این وجود واکنش مصرف کنندگان وجود دارد زیرا نخ دندان یکبار مصرف ارزان قیمت را ترجیح می دهند زیرا فکر می کنند تمیزتر و راحت تر دور انداخته می شود.
این یک سناریوی احمقانه است که سقف قیمت منجر به کالاهای با کیفیت بالا می شود. پس چه یک محصول است که مصرف کنندگان ترجیح می دهند در کیفیت پایین? به عنوان مثال برجستگی دوربین های یکبار مصرف در اوایل دهه 2000. دوربین های گران قیمت زیادی وجود داشت اما مصرف کنندگان راحتی و هزینه کم دوربین های پلاستیکی ارزان قیمت را دوست داشتند.
مصرف کنندگان از دوربین بی کیفیت لذت می بردند زیرا می توانستند در بسیاری از فروشگاه ها ارزان خریداری شوند و به هر جایی برده شوند زیرا ترس از شکستن یکی فقط منجر به از دست دادن دلار شد.
از دست دادن کارایی و کاهش وزن
مشابه به قیمت سقف, قیمت طبقه تولید از دست دادن وزن از طریق از دست دادن رایگان-بازار بهره وری. تامین کنندگان به جایی می رسند که عواید حاشیه ای برابر با هزینه حاشیه ای باشد (مستر=مک). سود نهایی با تعیین کف قیمت افزایش می یابد. این در تضاد با قانون تقاضا که می گوید, که زمانی که قیمت را افزایش می دهد, تقاضا کاهش می یابد.
شکل 2 نشان می دهد که چگونه یک طبقه قیمت بر بازار در تعادل تاثیر می گذارد. هنگامی که یک طبقه قیمت اتصال بالاتر از تعادل اولیه قرار می گیرد, تمام معاملات بازارهای باید با قیمت جدید رعایت. این منجر به کاهش تقاضا می شود (از س به س2) در حالی که افزایش قیمت تولیدکنندگان را به افزایش عرضه تشویق می کند (از س به س3). این منجر به مازادی می شود که عرضه بیش از تقاضا باشد (از س2 به س3).
در مورد حداقل دستمزد, طبقه قیمت توسط هر دو دولت فدرال تعیین, است که می تواند توسط دولت ایالتی بیش از. حداقل دستمزد تقاضا برای نیروی کار را کاهش می دهد (از س به س2) در حالی که عرضه نیروی کار یا کارگر از (س به س3) افزایش می یابد. تفاوت بین عرضه نیروی کار و تقاضای نیروی کار (از س2 به س3) به عنوان بیکاری شناخته می شود. کارگران ارزش اضافی برای نیروی کار خود است که منطقه سایه دار سبز از نمودار, ارزش اضافی ایجاد شده توسط کف قیمت مستطیل سبز مازاد تولید کننده است.
در حالی که کف قیمت یک راه حل ناقص است هنوز هم بسیاری از این موارد در دنیای مدرن یافت می شود. سیاستگذاران گزینه ها و استراتژی های زیادی برای به حداقل رساندن اثرات مخرب کف قیمت دارند. علی رغم اینکه کف قیمت ها چقدر رایج است اما اکثر اقتصاددانان هنوز از این قیمت ها حمایت می کنند.
کف قیمت - نکات کلیدی
- طبقه قیمت حداقل قیمت ثابت خوب می تواند در فروخته شده است. برای اینکه کف قیمت موثر باشد باید بالاتر از تعادل بازار باشد.
- کف قیمت مازادی ایجاد می کند که می تواند برای تولیدکنندگان پرهزینه باشد و همچنین مازاد مصرف کننده را به میزان قابل توجهی کاهش می دهد.
- شایع ترین طبقه قیمت حداقل دستمزد است که تقریبا در هر کشور وجود دارد.
- کف قیمت می تواند منجر به کالاهای با کیفیت نامناسب شود که برای مصرف کنندگانی که در برخی موارد کیفیت پایین و با هزینه کم را ترجیح می دهند نامطلوب است.
- اثرات منفی کف قیمت را می توان با سیاست های دیگر کاهش داد, با این حال, مهم نیست که چگونه رفتار می شود هنوز هم پرهزینه است.
1. پرزیدنت اوباما, منابع از politifact. com
2. کیتلین هندرسون, بحران دستمزد پایین در ایالات متحده, منابع از oxfamamerica. org