تجزیه و تحلیل بین مارکت یک ابزار قدرتمند است که یک معامله گر می تواند برای کسب امتیاز در بازار استفاده کند. این نوع تحلیل را می توان نوعی تحلیل لحظه ای و بنیادی دانست که اگر به درستی انجام شود نوعی داوری است. در این سری از مقالات, ما نشان خواهیم داد که چگونه و چرا تجزیه و تحلیل بین بازاری پیش بینی کننده است. این سابقه طولانی, داشتن شده است توسط معامله گران از دهه 60 مورد استفاده قرار, اما محبوب شد که جان مورفی اولین کتاب تجزیه و تحلیل بین مارکت خود را با عنوان "بین مارکت تجزیه و تحلیل فنی استراتژی های معاملاتی برای سهام جهانی منتشر شده, اوراق قرضه, کالا, و بازارهای ارز".
محل اساسی کار بین مارکت در این سری از مقالات, من خواهد شد با استفاده از یک طرح کلی چارچوب. این به شما کمک می کند تا مسیری را که می خواهیم طی کنیم نشان دهید. من سپس روابط خاص خواهد شد که تمرکز این مقالات طرح. یک تعداد نامحدود از روابط که بین بازارهای وجود دارد وجود دارد, اما بحث های ما خواهد شد به کسانی که من پیدا کرده اند مفید ترین و که به اعتقاد من حمل بیشترین اهمیت محدود. پس از اتمام بررسی اجمالی, ما مطالعه ما از تجزیه و تحلیل بین مارکت با استفاده از وقایع شروع 1987 به عنوان یک مطالعه موردی از این نوع روابط.
من می خواهم به برخی از دستورالعمل های کلی در حال حاضر:
- همه بازارها به هم مرتبط هستند. این بدان معناست که هیچ بازاری هرگز به صورت جداگانه حرکت نمی کند.
- کار بین بازاری داده های مهم پس زمینه را فراهم می کند.
- کار بین مارکت از داده های خارجی برخلاف داده های داخلی استفاده می کند.
- تجزیه و تحلیل فنی وسیله نقلیه ترجیحی است.
- روابط بین بازار نه تنها برای سلف, بلکه برای سهام, صندوقها, و شاخص های مختلف و یا بخش.
- ما ابتدا سعی خواهیم کرد فرض پشت یک رابطه را درک کنیم. این به معنای مشاهده بصری بر روی نمودار و سپس توسعه سیگنال های مکانیکی بر اساس این رابطه است.
این مکان ها اساس تجزیه و تحلیل بین بازاری را تشکیل می دهند. اگر بتوان نشان داد که همه بازارها – بازارهای مالی, بازارهای غیر مالی, بازارهای داخلی, بازارهای جهانی و غیره-به هم مرتبط هستند و هر یک از این مولفه ها صرفا بخشی از یک کل بزرگتر است, سپس مشخص می شود که تمرکز توجه فرد بر روی تنها یک بازار امکان زیادی برای از دست دادن سرنخ های جهت دار حیاتی باقی می گذارد. در واقع درک مجموع بازارها کلید درک هر بخش از بازار است. تجزیه و تحلیل بازار, زمانی که محدود به یک بازار تنها, اغلب برگ تحلیلگر در شک. تجزیه و تحلیل فنی می تواند یک داستان مهم در مورد سهام عادی یا قرارداد سلف بگویید.
با این حال, این خوانش فنی نامشخص است و می تواند سیگنال های مثبت کاذب تولید. درک رابطه بین بازارهای متعدد است که واقعا چه می تواند اطلاعات مهم به جهت بازار فراهم می کند. هنگامی که در شک, نگاه به بازارهای مرتبط برای سرنخ! راز دیگر این است که نشان دهیم روابط بین بازاری وجود دارد و چرا وجود دارد و چگونه می توان در کار فنی ما برای پیش بینی لحظات قیمت های بعدی گنجاند. هدف ما این است که نشان دهیم چگونه این روابط متقابل را می توان به عنوان اساسی و واقعا یک شکل از داوری ارقام در نظر گرفت.
تجزیه و تحلیل بین مارکت به عنوان زمینه سرنخ تجزیه و تحلیل بین مارکت فراهم می کند سرنخ متنی در مورد بازار ما در حال تجارت. هنگامی که ما تنها با استفاده از تکنیک های تحلیلی فنی در بازار (فکر می کنم شاخص هایی مانند شاخص های کنترل کیفیت, مک دی, و غیره.ما فقط این اطلاعات را برای تصمیمات تجاری خود داریم. ایده کار بین بازاری فراتر رفتن از این سطح و قضاوت در مورد زمینه بازار برای این تحلیل فنی است.
مفاهیم گاهی اوقات به بهترین وجه با مثال نشان داده می شوند. فرض کنید تحقیقات شما نشان می دهد که دو بازار معمولا در جهت مخالف مانند اوراق قرضه خزانه داری و شاخص دفتر تحقیقات کالا یا نقره روند دارند. بیشتر فرض کنید که تجزیه و تحلیل جداگانه از بازارهای بالا فراهم می کند چشم انداز صعودی برای هر دو در همان زمان. پس از این دو نتیجه گیری, در از طریق تکنیک های تجزیه و تحلیل جداگانه وارد, تحلیلگر ممکن است مایل به رفتن به عقب و دوباره بررسی نتایج فردی. تجزیه و تحلیل بین بازاری به ما کمک می کند تا از تحلیل های فنی خوب روی کاغذ جلوگیری کنیم و تصویر گسترده تری از بازارها فراهم کنیم. همانطور که بعدا خواهیم دید این امر برای پیش بینی روندهای بعدی کلیدی خواهد بود.
در واقع, وجود خواهد داشت بار زمانی که روابط بین مارکت معمول قابل مشاهده نیست و یا به سادگی به طور موقت خارج از خط. چگونه ما حل و فصل این درگیری بالقوه? به این معنا که, چگونه ما حل و فصل زمانی که تجزیه و تحلیل بین مارکت مطابقت ندارد تا با تجزیه و تحلیل فنی? مواقعی وجود دارد که روندهای قوی یا اصول واقعی در بازارها وجود دارد و این تاثیر همبستگی های بین بازاری را نادیده می گیرد.
بازگشت به مثال قبلی ما گرفتن خوانش صعودی برای دو بازار است که به طور معمول نمی روند با هم نشانه ای است که یکی از بازارهای دادن خوانش نادرست است. سپس هدف ما در تجزیه و تحلیل بین بازاری یافتن بازارهایی است که بازار مورد نظر ما را هدایت می کنند. علاوه بر این, ما نیاز به درک زمانی که این روابط به طور موقت متوقف کار با توجه به روند قوی و یا تجزیه و تحلیل اساسی.
با انجام تجزیه و تحلیل بین مارکت, یک معامله گر شبکه دو چیز. اول یک سیگنال هشدار دهنده در نقاط عطف بازار و همچنین تجزیه و تحلیل بنیادی لحظه ای است. بسیاری از روابط بین بازاری پیش بینی کننده هستند زیرا اساسا به هم مرتبط هستند. یکی از این نمونه ها سهام نفت خام و اکتشاف نفت است. منطقی فکر کردن در مورد این موضوع اگر انتظار می رود سود سهام اکتشاف نفت بهتر عمل کند این سهام صعودی خواهند بود زیرا انتظار می رود قیمت نفت بالاتر باشد. به نوبه خود, این صعودی برای سلف نفت خام است.
در این سری از مقالات, هدف من این است که نشان می دهد که به طور کلی روابط بین مارکت پیش بینی وجود دارد, و همچنین بحث در مورد زمانی که این ممکن است شکست بخورند. سرانجام, من با توضیح نتیجه گیری زمانی که تجزیه و تحلیل بین بازاری قابل اعتماد نیست چرا که دیگر عوامل کنترل مسحور کننده هستند.
نقش چرخه کسب و کار درک منطق اقتصادی است که متصل می شود کالاها, اوراق قرضه, و بازار سهام نیاز به برخی از بحث در مورد چرخه کسب و کار و چه اتفاقی می افتد در طول دوره گسترش و رکود اقتصادی. مثلا, بازار اوراق قرضه در نظر گرفته شده است یک شاخص پیشرو بسیار عالی از اقتصاد ایالات متحده. بازار اوراق قرضه در حال افزایش قبل از قدرت اقتصادی است. بازار اوراق قرضه ضعیف معمولا نشانه ای از رکود اقتصادی را فراهم می کند (اگر چه زمان سرب می تواند بسیار طولانی باشد). بازار سهام از گسترش اقتصادی سود می برد و در زمان رکود اقتصادی ضعیف می شود.
هر دو اوراق قرضه و سهام شاخص های پیشرو اقتصاد محسوب می شوند. معمولا قبل از رکود اقتصادی و پایین پس از اقتصاد به خوبی به رکود تبدیل می شوند. با این حال, نوبت در بازار اوراق قرضه معمولا برای اولین بار رخ می دهد. رفتن را از طریق 80 سال گذشته, هر رکود عمده در بازار سهام است یا پس از و یا در همان زمان به عنوان یک رکود عمده در بازار اوراق قرضه. در طول شش رکود گذشته اوراق قرضه به طور متوسط تقریبا چهار ماه قبل از کف در بازار سهام کف کرده اند. در طول دوران پس از جنگ سهام شروع به نوبه خود به طور متوسط شش ماه قبل از شروع رکود اقتصادی و شروع به نوبه خود تا حدود شش ماه قبل از پایان رکود اقتصادی.
تاپس در بازار اوراق قرضه, که معمولا هشدار زودتر از رکود اقتصادی قریب الوقوع را, به طور کلی با افزایش بازارهای کالا در ارتباط. در مقابل, در طول رکود اقتصادی در حال سقوط بازارهای کالا معمولا با پایین در بازار اوراق قرضه همراه. بنابراین حرکت در بازارهای کالا نیز نقش مهمی در تحلیل اوراق قرضه و سهام دارد. من در مورد رابطه بین اوراق قرضه و سهام از زمان جنگ جهانی دوم صحبت کردم زیرا همه این تاپ ها در اوراق قرضه ناشی از تورم بود. مشکل این است که نیروهای ضد تورم باعث این مشکلات و سپس اوراق قرضه بالا نیست زمانی که بازار سهام تبدیل به پایین.
با تمرکز بر بحث دلار تا کنون در چگونه بازارهای کالا را تحت تاثیر قرار بازار اوراق قرضه و چگونه بازار اوراق قرضه را تحت تاثیر قرار سهام تبدیل. فعالیت در دلار ایالات متحده نیز نقش مهمی در تصویر بین بازار ایفا می کند. اکثر فعالان بازار با بیانیه عمومی موافق هستند که افزایش دلار موجب صعودی اوراق قرضه و سهام می شود و کاهش دلار برای اوراق قرضه و سهام نزولی است. با این حال به همین سادگی نیست. دلار ایالات متحده در سال 1985 به بالاترین سطح رسید و تا ژانویه 1988 سقوط کرد. برای بخش بزرگی از این زمان, اوراق قرضه و سهام افزایش یافت به عنوان دلار تضعیف. واضح است که باید چیزی در این تحلیل گم شده باشد.
تاثیر دلار بر اوراق قرضه و بازارهای سهام یک مستقیم اما یک غیر مستقیم نیست. تاثیر دلار بر اوراق قرضه و سهام باید از نقطه نظر تاثیر دلار بر تورم درک شود که ما را به بازارهای کالا باز می گرداند. قیمت کالاها به دلار با سقوط دلار صعودی است, بنابراین با سقوط دلار کالاهای ایالات متحده در خارج از کشور ارزان تر هستند و این برای شرکت های بین المللی ایالات متحده خوب است. یک مشکل بزرگ در استفاده از دلار به قیمت کالاها است که این گاهی اوقات می تواند پنهان کردن یک گاو نر یا خرس بازار به دلیل قدرت در روند دلار. به عنوان مثال در سال 2015 طلا در بازار صعودی در برابر ارزهای جهانی قرار دارد اما بازار خرس در برابر دلار است.
تجزیه و تحلیل بین بازاری در کتاب های جان مورفی از تجزیه و تحلیل نمودار برای نشان دادن مورد روابط بین بازاری استفاده کرد. جان از سقوط 1987 استفاده کرد تا نشان دهد که چگونه تمام بازارها واقعا مرتبط هستند. اینجاست که تحقیقات من در مورد تجزیه و تحلیل بین بازاری در سال 1992 شروع شد. بیایید اکنون به برخی از تجزیه و تحلیل تصادف 1987 بپردازیم.
برخی از این تجزیه و تحلیل سقوط 1987
ابتدا با بررسی همبستگی اوراق قرضه خزانه داری 30 ساله با اس اند پی 500 شروع می کنیم. ما می توانیم ببینیم که اوراق قرضه در فوریه 1987 (نمودار پایین) به اوج خود رسید و بازار در اوت 1987 (نمودار بالا) به اوج خود رسید. فروش اوراق قرضه حدود شش ماه پیش بینی سقوط را داشت.
پرواز به ایمنی
به دنبال در بازارهای پس از سقوط, ما می بینیم که اوراق قرضه شروع به تجمع قابل ملاحظه ای. این نشان دهنده پرواز به سمت ایمنی است – سرمایه گذاران پول نقد را از سهام و سهام خارج کرده و در خزانه قرار می دهند. به طور کلی قیمت اوراق قرضه با اس اند پی 500 همبستگی مثبت دارد در حالیکه بازده ها همبستگی منفی دارند. این درست است از سال 1971 زمانی که ایالات متحده به طور کامل خاموش استاندارد طلا رفت. هنگامی که یک رویداد قوی سیاه رخ می دهد (مانند سقوط سال 1987) رابطه بین اوراق قرضه و سهام معکوس می شود. شما می توانید ببینید که چگونه خزانه داری سال 30 سهام را هدایت می کند. اکنون, می تواند ما را پیش بینی کرده اند حرکت در خزانه داری سی سال?
قرارداد دلار یورو در سپتامبر 1986 به اوج خود رسید
پاسخ کاملا ساده است: بله. قرارداد دلار یورو در سپتامبر 1986 به اوج خود رسید در حالی که سی سال خزانه داری در فوریه 1987 به اوج خود رسید. یورو دلار یک قرارداد سلف است که به نرخ های کوتاه مدت (90 روز) گره خورده است بنابراین می توانیم شاهد افزایش نرخ های کوتاه مدت باشیم. این امر باعث سقوط نرخ های بلند مدت در حدود 5-6 ماه شد. ما در حال حاضر دو قطعه مرتبط بر اساس تجزیه و تحلیل بین مارکت را ببینید.
مس در دوره فوریه تا اوت 1987
این یک نمودار از سلف دلار یورو (نمودار بالا), سلف طلا (نمودار وسط), و سلف مس (نمودار پایین) در طول دوره از فوریه تا اوت 1987. می بینیم که دلارهای یورو با افزایش طلا و همچنین افزایش مس فروخته می شوند. طلا و مس درست مانند دلار یورو در صدر قرار گرفتند. در اواسط دهه 2000 رفتن به سقوط 2008, نرخ دلار یورو نزدیک به صفر شد و این رابطه بین دلار یورو و اوراق قرضه را به هم ریخت. بنابراین ممکن است طلا و مس را با نرخ تورم مرتبط بدانیم – نرخ بهره بر اساس تورم فعلی به علاوه تورم درک شده به علاوه حق بیمه ریسک.
روابط بین دلارهای یورو و اوراق قرضه خزانه داری برای شکستن
این واقعیت که نرخ بهره کوتاه مدت در 0 پین شد باعث شد روابط بین بازاری بین دلارهای یورو و اوراق قرضه خزانه داری از بین برود.
کلاسیک رابطه بین اس&پی 500
ما می توانیم ببینیم که چگونه رابطه کلاسیک بین اوراق قرضه اس اند پی 500 و خزانه داری در طول بحران مالی و برای یک سال یا بیشتر معکوس شد.
روابط بین بازار بین سالهای 2007 و 2009 برای اس اند پی 500
در بالا, ما می توانیم روابط بین بازاری بین را ببینید 2007 و 2009 برای&پ 500 به عنوان بازار معامله در بالای. سلف اوراق قرضه سی ساله خزانه داری نمودار میانی و شاخص دلار نمودار پایین است. بازار به اوج خود رسید در 2007 و اوراق قرضه به طور کلی مسطح بود, اما در یک روند صعودی بسیار اندک در طول 2008. در طول این زمان دلار کف و سپس شروع به تظاهرات قوی در ماه اوت 2008. در طول این زمان, بازار سهام وارد یک بازار خرس طبیعی (پایین در مورد 20%), و ما در یک رکود اقتصادی در حال حاضر, اما نه در یک بحران. تجمع دلار در طول این بازار خرس شکست بازار به طور کامل و فروش 20% تبدیل به بیش از 50% پایین مارس 2009.
دلار طی پنج ماه بیش از 15 درصد افزایش یافت و اوراق قرضه مجددا وارد بازار گاو نر شدند-بیش از 20 درصد در سه ماه. این به دلیل بحران مالی و ترس از تورم بود. یک دلار قوی می تواند باعث تورم شود (افراد کمتری می توانند کالاها و خدمات ایالات متحده را بپردازند بنابراین قیمت ها باید به سمت پایین تنظیم شوند) که برای سود شرکت ها خطرناک است و می تواند باعث بازارهای عمده خرس شود. ضد تورم مشکل اصلی در طول افسردگی و بحران ژاپن در طول 25 سال گذشته بود.
ما می توانیم ببینیم که تجزیه و تحلیل بین مارکت یک ابزار قدرتمند است. با این حال, روابط همیشه کاملا ثابت نیست و باید به متن گرفته شده. حالا که ما این بررسی اجمالی مورد بحث قرار گرفته اند, بخش بعدی در این سری نشان خواهد داد که چگونه تجزیه و تحلیل بین مارکت می تواند مورد استفاده قرار گیرد به منظور توسعه سیستم های تجاری واقعی (استراتژی) که 100% مکانیکی. ما شاهد نقاط قوت و ضعف این سیستم ها خواهیم بود حتی اگر سودمند و قابل اعتماد باشند. این به ما کمک می کند تا بفهمیم چگونه می توانیم از این مدل های ساده در متن استفاده کنیم و در ترکیب با سایر فناوری های پیشرفته بازار می توانیم نسل جدیدی از مدل های مالی ایجاد کنیم.